.:شبهاى بى ستاره:. راز عشق در دل ما اين است ، عشق تنها يك واژه جهت گريختن از خود ، نوشته هايم را بخوان .


عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



همسفر وبلاگ همسفر به اميد حضور عاشقانى چون شما تأسيس شده و بدون حضور شما لطفى نخواهد داشت ، به ما بپيونديد .

يكى از گزينه هاى زير را انتخاب كنيد .

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان همسفر  و آدرس vashangton2007.Loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 119
:: کل نظرات : 66

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 28
:: بازدید ماه : 621
:: بازدید سال : 1270
:: بازدید کلی : 25312

RSS

Powered By
loxblog.Com

سرزمین ستاره های ماندگار

سه شنبه 19 خرداد 1394 ساعت 12:59 | بازدید : 385 | نوشته ‌شده به دست همسفر | ( نظرات )

عاشق خسته دل امروز ، تنفرهای گذشته دیروز ، دردهای خستگی امروز ، محال بود نگاه های دیروز ، اونکه نگاهش بهم سخت ، امروز شده یک عاشق بیکس ، دارم باختن رو از روزهای دیروز به یاد میارم ، عاشقی رو از روزهای امروزم آموخته ام ، صبر کن تنها نرو ، دلهای ساده دیروز همه شدن عاشقان امروز ، لعنت بر نگاهی که حوس رو یاد میده ، لهنت بر چشمی که زندگی رو نفرین میکنه ، نفرین . . . نفرین بر دعای نیمه شب خسیس ، نفرین بر دستان دزد عشق ، از دزدین عشق هیچ برایت نمیمونه ، ای تنها نگاه ، ای تنها رفیق ، مواظب باش حسادت نگاهت رو از من ندزده، مراقب باش من رو دستان پر مهرت جدا نکنه ، عشق نرو کنج قلبم خانه نساز ، قلبم را کامل کن پر از خود ، کاخی بساز پر از گلهای کاغذی ، پر از خاطرات زیبای با او بودن ، بساز دیواری محکم از دست نارفیقان بی رفیق ، از نگاه نامحرمان بی دریق ، ای دست ، محکم بگیر دستان گلم را در بر خود ای عزیز ، بیا تنها که امروز شدم یک دوراهی پر از تشویش ، عزیز . عزیز .عزیز.
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
دو شنبه 18 خرداد 1394 ساعت 20:18 | بازدید : 383 | نوشته ‌شده به دست همسفر | ( نظرات )

ساده دل پر ادعا ، ای بی خبر ، سلام فدایی ، زشت ترین گناه ، خدا نگهدار فال امروزم زیباست در انتهای کوچهای دل تنگی ، دلبرت آنجاست بی صدا زندگی کن ، حال خوش امروزت با ماست درد دلت پنهان کن عزیز ، زشت ترین خاطره ها درد فرداست دوست امروزت دشمن شده ، آخ از دلی بی وفا شده سرزنش کردن سزاوار مرامت نیست ، چشمهایت خانه کسی غیر خدا نیست ای رفیق نیمه راه عاشق باش ، فردا صبح دگریست
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
دو شنبه 18 خرداد 1394 ساعت 11:39 | بازدید : 366 | نوشته ‌شده به دست همسفر | ( نظرات )

اسارت واسه همه زندان و زندانبان رو نمایش میده ، یا اسارت خوبه یا بد ، بسته به نوع اسارت تفاوت تو زندانبانش ، تو خاطره ها زندانبان خودتی و خاطره ها زندان ، خودت خودت رو زندانی خاطره ها میکنی ، سرنوشت خاطره ها یا فراموشی یا اسارت کنج قلبه ، بیچاره خاطره ها ، که اسیر دستای کوچک ما میشن ، بیچاره ما که هستی رو فدای نیستی وجودمون کردیم ، آروم باش ، آروم ، اونقدر آروم که ذهنت پرواز کنه ، پرواز واسه تنهایی واسه آزادی ، به آزادی پر رو بال بده ، بالهای خسته رو باز کن ، اوج بگیر ، تا ستاره ها تا بی نهایت ، اونقدر بالا که هیچ رادار پدافندی قادر به شناساییت نباشه ، پرواز بلدی ؟ دو بال ذهن ، یه کم اراده یه کم نیت ، خلوص دل ، آرامش دست ، بستن چشم ، درک لحظه ، عاشق شو ، پرواز کن عاشقی یادت هست ، زندگی فلاکت زده شدی کپک زدی باید خاکت رو تکوند ، پیر شدی ، موهات سفیده ، ولی پر تجربه
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
مال من بود (۱)
یک شنبه 17 خرداد 1394 ساعت 1:30 | بازدید : 272 | نوشته ‌شده به دست همسفر | ( نظرات )

دیر شده بود ، دیگه سر قرار نمیرسیدم ، خواستم زنگ بزنم بگم که نمیرم ، ولی میدونستم بد قولیهام دیونش میکنه ، نشستم یه گوشه ، کنار یه درخت ، رفتم تو فکر ، از خودم بیخود بودم ، میخواستم برم ، دودل بودم ، حمید تمام وجودم بود ، صدام میزد سحر ، ولی حتی اسم واقعی منو نمدونست ، گوشی رو بر داشتم ، با تمام وجود شمارشو میگرفتم ، دستام میلرزید ، شماره ها پسو پیش میشد ، چیکار کنم ، دست خودم نیست ، آرامش واسه من جزو محالاته ، دورو برم شلوغ بود ، خواستم از خیابون رد شم با صدای ترمز یه ماشین با یه بوق بلند از جام پریدم ، راننده داد زد عاشقی ، گفتم آره بدجور ، گفت معلوم خدا شفات بده ، یکی دستمو گرفت دیدم خودشه حمید بود ، گفت چته کجایی ؟ گفتم دیرم شده بود ، اعصابم خرابه ، گفت حالا من اینجام ناراحت نباش بیا بریم ، رفتیم که رفتیم خوشحال بودم ، دنیام پر رنگ بود ، که یهو .....‌

:: موضوعات مرتبط: مال من بود(۱) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یکی هست
شنبه 16 خرداد 1394 ساعت 23:15 | بازدید : 351 | نوشته ‌شده به دست همسفر | ( نظرات )

آرام هستم،آرام تر از گربه ای ملوس،بیگناهم،بیگناه تر از گل باغچه،که دستی آن را برای مهربانی چید،مهربام ،مهربان تر از گلهای بارانی،خیس تر از باران غروب،برایم آرزو ها دست یافتی شده،دست یافتنی تر از برگهای بالایی درخت چنار شاید امروز روز آخرم باشد ولی بی شک مهربانم،بیشک خوب زنگی خواهم کرد،بهتر از تو،بهتر از هر کسی که شاید در ذهن داشته باشی،دانستن این شوق من از دانستنی های محال ، محال تر است،خودم میدانم که هستم،که خواهم بود،و که خواهم شد، بهتر از تو زیرا عاشقم،عاشق باران عاشق گل،عاشق گلبرگی زیبا،که تنها خودش میداند و خودش، فکرت را مشغول نکن پیدایش نمیکنی،در قبلم جایش داده ام برای خودم،مال من جز من خدا ودیگر هیچ خاطره ها را فراموش نکرده ام رفیق ، سازه ها را با آب گریه هایم غسل داده ام ، ذهنم را برای عاشقی تربیت کرده ام ، رفاقت را بر دل استوار ساختم چرا ؟ زیرا چشمم بینا شده ، گوشی شنوا پیدا کردم ، ذهنم باز شده چرا ؟ با مشتی قرص هه هه هه آره قرص اعصاب تا حالا دیدی شاید بگی پشتو رو خوردی آره عزیز نشسته خوردم ولی اثر داشت به جرأت همه با قرص اعصاب و آهنگ یکی هست چاوشی خدابیامرز زنده ایم واقعا یکی هست ، به گوش میرسه ، چشمای من دنبال تو بود ، ولی رفتی ، یکی هست اول زندگی همه بدشانس ، همه بی پول ، همه آواره ، ولی دلت کجاست ، اونجایی که آرزوته ، سخته ولی آرزوته چرا نری دنبالش ، چرا آروم نشی ، فکر میکنی بدبخت عالمی ؟ یا فکر میکنی با ماشین بابا خوشبختی ؟ عزیزم مهربون بابا میره ، پولشم میره ، میمونی خودت با داشته هات ، ولی باز یکی هست ! ! ! من آخر راه رفته رو رفتم ، باز برگشتم اینجا که هستم ، ناراحتی ؟ میفهمم
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2