آخ که هر وقت مینویسی خوندش دست خودم نیست
آخ که هر وقت گریه کردی غم اشکت رو دل من , مرهمی نیست .
آخ که سرد سرمای زمستون , باد پاییز , اشک بارون , طب خورشید , هیچکدوم مال من نیست .
آخ که فردا اگه فریاد از ته دل نیست تو بدون دست خودم نیست .
اگه فردا دست من تو دست تو نیست تو بدون دست خودم نیست .
اگه امشب بی هوا روی سرت پرسه زدم بوسه عشق شبها مال تو , عشق فردا دست من نیست ,
اما امروز زخم فردا دست من بود , از دست تو , رو گونه من .
خون دل خوردن امروز تو دست خودت نیست , سایه بودن , سردی دل , از نگاهت تو
بدون دست خودم نیست .
تو بمون رفتم بی صداست , تو بدون غم من تو دل تو ادعا نیست , مثل رویاست
|
امتیاز مطلب : 110
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22