
آرام هستم،آرام تر از گربه ای ملوس،بیگناهم،بیگناه تر از گل باغچه،که دستی آن را برای مهربانی چید،مهربام ،مهربان تر از گلهای بارانی،خیس تر از باران غروب،برایم آرزو ها دست یافتی شده،دست یافتنی تر از برگهای بالایی درخت چنار
شاید امروز روز آخرم باشد ولی بی شک مهربانم،بیشک خوب زنگی خواهم کرد،بهتر از تو،بهتر از هر کسی که شاید در ذهن داشته باشی،دانستن این شوق من از دانستنی های محال ، محال تر است،خودم میدانم که هستم،که خواهم بود،و که خواهم شد، بهتر از تو زیرا عاشقم،عاشق باران عاشق گل،عاشق گلبرگی زیبا،که تنها خودش میداند و خودش، فکرت را مشغول نکن پیدایش نمیکنی،در قبلم جایش داده ام برای خودم،مال من جز من خدا ودیگر هیچ
خاطره ها را فراموش نکرده ام رفیق ، سازه ها را با آب گریه هایم غسل داده ام ، ذهنم را برای عاشقی تربیت کرده ام ، رفاقت را بر دل استوار ساختم
چرا ؟
زیرا چشمم بینا شده ، گوشی شنوا پیدا کردم ، ذهنم باز شده
چرا ؟
با مشتی قرص
هه هه هه
آره قرص اعصاب
تا حالا دیدی
شاید بگی پشتو رو خوردی
آره عزیز نشسته خوردم
ولی اثر داشت
به جرأت همه با قرص اعصاب و آهنگ یکی هست چاوشی خدابیامرز زنده ایم
واقعا یکی هست ، به گوش میرسه ، چشمای من دنبال تو بود ، ولی رفتی ، یکی هست
اول زندگی همه بدشانس ، همه بی پول ، همه آواره ، ولی دلت کجاست ، اونجایی که آرزوته ، سخته ولی آرزوته
چرا نری دنبالش ، چرا آروم نشی ، فکر میکنی بدبخت عالمی ؟
یا فکر میکنی با ماشین بابا خوشبختی ؟
عزیزم مهربون بابا میره ، پولشم میره ، میمونی خودت با داشته هات ، ولی باز یکی هست ! ! !
من آخر راه رفته رو رفتم ، باز برگشتم اینجا که هستم ، ناراحتی ؟ میفهمم
|
امتیاز مطلب : 121
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25